0

چگونه از یک رابطه سمی خارج شویم؟

109 بازدید

رابطه سمی چیست؟

آیا رابطه سمی را در روابط خود تجربه کرده اید؟

به این فکر کرده اید چرا در یک رابطه سمی می مانیم؟

راستی چطور و چگونه می شود از یک رابطه سمی را تمام کرد و از آن بیرون آمد؟

این مقاله از گروه آموزشی صیقل به این موضوع می پردازد که چگونه از یک رابطه سمی خارج شویم و ان را تمام کنیم.

رابطه سمی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

تو مقاله قبلی با عنوان نشانه ها و علایم رابطه سمی صحبت کردیم که لیلیان گلاس نویسنده کتاب آدم‌ های سمی، رابطه سمی (toxic relationship) را اینجور تعریف می کند که:

 افراد در آن رابطه همدیگر را حمایت نمی کنند و به دنبال ضعیف کردن همدیگر هستند.

در واقع در یک رابطه سمی، افراد همیشه به سرزنش شریک عاطفی و همسر خود بخاطر مشکلات گذشته می پردازند و احساس ناکافی بودن را به طرف مقابل منتقل می کنند. و اگر دعوایی صورت بگیرد بخاطر نبود مهارت ابراز، سکوت می کنند و یا سعی می کنند طرف مقابل را تهدید به ترک رابطه کنند.

بعضی از افراد نیز بخاطر حسادتی که دارند همسر خود را محدود می کنند و انتظار دارند مسئولیت تمام حس های خود را گردن او بیاندازند. در نهایت هم اگر شریک عاطفی شون دلخور و ناراحت شود و چالش جدی بین آنها پیش بیاید، با یک کادو می خواهند همه چی حل و فصل شود.

چگونه از یک رابطه سمی خارج شویم؟

چرا در رابطه سمی میمانیم؟

برای ماندن در یک رابطه سمی دلایل مختلفی وجود دارد که به انها می پردازیم:

  1. دادن هزینه های زیاد

بنظر من اولین دلیل برای ماندن در یک رابطه سمی، بخاطر دوست داشتن یک رابطه و دادن هزینه های زیاد قبل از ازدواج (یا شکل دادن رابطه) است.

فرض کنید پسری  برخلاف میل خانواده با دختری ازدواج می کند. تمام نصحیت ها و چارچوب های خانواده  و خود را برای شکل گیری ارتباط با دختر مورد علاقه اش زیر پا می گذارد. یعنی بهایی بیش از حد برای بدست اوردن دختر  هزینه کرده است. این پسر مسیری پر پیچ و خم را اده است که پایش زخمی شده است. نه راه پس دار و نه راه پیش. به همین خاطر مجبور می شود بخاطر اون دوست داشتن و آن همه هزینه در یک رابطه بماند.

تجویز راه حل :

اگر همسر یا شریک عاطفی شما اینگونه است و شما نیز هزینه زیاده را داده اید که این رابطه را شکل دهید این مسیر را پیشنهاد می کنم:

خط قرمزهای خود را یکبار محکم و برای همیشه به طرف مقابل بگویید. تاکید کنید که طرف مقابل را دوست دارید و برای این دوست داشتن هزینه هایی داده اید. به حرف هایش بدون پیش داوری گوش کنید و حتما به یک روانشناس و یا مشاور خانواده مراجعه کنید تا این موضوع حل و فصل شود. در نهایت اگر به این نتیجه رسیدید که شریک عاطفی شما سمی مانده است شچاع باشید و رابطه را تمام کنید.

  1. دوست داشتن های یک طرفه

دومین دلیلی که باعث می شود در یک رابطه سمی بمانیم دوست داشتن های یک طرف است.

فرض کنید دختری از یک پسر خیلی خوشش میاد و پا پیش می گذارد و علاقه خود را بیان می کند. پسر هم وارد این رابطه می شود ولی رابطه چندان برایش مهم نیست که در اصطلاح علمی به این پسرها BadBoy گفته می شود. دختر عاشق پسر، و پسر بی خیال دختر و رابطه

معمولا این مدل روابط، همیشه سمی می مانند.

برعکس این موضوع هم وجود دارد. پسری که یک بله قربان گوی منفعل است که عاشقانه یک دختر را دوست دارد و در اصطلاح به این پسرها نایس گای Nice guy یا بچه گوگولی گفته می شود. دختر هر بلایی که دوست داشته باشد سر این پسر می آورد.

تجویز راه حل :

معمولا این مدل روابط، از سمی بودن در نخواهند آمد مگر اینکه اولا باید به رفتار خود آگاهی پیدا کنید و بعد آنها را پذیرش و اصلاح کنید. در گام بعدی از طرف مقابل فاصله بگیرید.

  1. نا امنی های روانی

سومین دلیلی که باعث می شود افراد در روابط سمی بمانند داشتن طرحواره و ناامنی های ذهنی است. خب این یعنی چی؟

افراد در زمان بچگی بخاطر برچسب های  مثبت و منفی ای که بهشون زده می شود (مثلا تو چقد خوشگلی یا زشتی، چقد نچسبی، لالی، چه سر زبونی داری ) و مدل تربیتی که داشته اند (پدر و مادر با خودشان و با کودکشان چطور رفتار کرده اند)  یک سری از نیازی اساسی شون سرکوب مب شود و همین باعث می شود که فرد ناامن شود و در روابط و محل کارش به مشکل بخورد.

اولا همه افراد حداقل یک ناامنی ذهنی و روانی را دارند. از طرفیم ما توسط همین ناامنی ها، افراد را برای روابط خود انتخاب میکنیم.

یکی از این ناامنی ها خودشیفتگی  است که فرد هیچکسی را به ادم حساب نمی کند و یک غرور بیجا و یک شخصیت پوشالی برای خود ساخته است.

شما اگر خودشیفته باشی یا طرف مقابل تون خود شیفته باشد، نتیجه رابطه، سمی خواهد بود.

تجویز راه حل :

تا نامنی های روانی و طرحواره ها درمان نشوند رابطه همیشه سمی خواهد ماند. به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.

  1. ترس از تنهایی

چهارمین دلیل برای ماندن در یک رابطه سمی، ترس از تنهایی است.ما انسانها برای اجتماع خلق شده ایم و به همین خاطر برچسب اجتماعی بودن رو همیشه داریم.

ترس از تنهایی از دوران کودکی برای آدم ها اتفاق می افتد و جز همان ناامنی های روانی است.

اگر احساس کنیم که غیر از این شخص، هیچ کس را نداریم خودمان را بین این دو گزینه قرار می دهیم که یا باید در این رابطه بمانم و تحمل کنم یا در تنهایی بمیرم، به همین خاطر دیگر امکان خروج از رابطه ناسالم و آسیب زا برایمان میسر نیست.

تجویز راه حل :

اگر ترس از تنهایی شما به فوبیا و اختلال تبدلی شده است که نیاز به مشاور دارید. اگر نه با یه سری راهکار قابلیت حل را دارد:

دوست من برای رهایی از این ترس و داشتن یک زندگی پر معنا باید هدفی در زندگی داشته باشی و با تمرکز دنبال تحقق آن باشی. اشتباه نکن قرار نیست هدف شما چیز عجیب و غریبی باشد. قرار نیست فقط هدف مالی یا انگیزشی باشد. مهم اینست که تو چیزی برای کار کردن داشته باشی.

دومین کار اینه که حتما یک تخصص را برای خودت داشته باشی. داشتن مهارت و تخصص یکی از بهترین روشها برای داشتن جذابیت، داشتن ارتباطات مختلف و کسب درآمد است.

سومین کاری که شما باید انجام بدهید در گروه های اجتماعی مختلف مثل کوهنوردی و طبیعت گردی و در جمع دوستانه باشید که بر احساس تنهایی غلبه کنی

و نهایتا چهارمین کار برای شما اینست که قلق های شخصی خود را پیدا کنی. اگر تنها شدی چه چیزی می تواند هم موثر و هم تنهایی تو را رفع کند: مطالعه کتاب، پیاده روی، ورزش کردن، مدیتیشن، دوش گرفتن، سینام رفتن و یا فیلم در خانه دیدن روشهایی است که می تواند به شما کمک کند تا از این وضعیت رهایی پیدا کنید.

  1. رابطه ناسالم با والدین

بر اساس نظریه ی ایماگو در حوزه عشق و رابطه عاطفی که می گوید اگر فرد از کودکی با والد جنس مخالفش رابطه ای مشکل دار داشته باشد که حل نشده است، شریکی را برای رابطه عاطفی انتخاب می کند که او هم مانند والدش همان مشکل را داشته باشد تا بتواند شرایط گذشته را در این رابطه بازسازی کرده و این بار تمام تلاش خود را برای جبران و اصلاح آن انجام دهد و مشکل را برطرف کند، اتفاقی که هرگز رخ نمی دهد.

تجویز راه حل :

بدون شک شما نیاز به یک مشاور و روانشناس دارید تا این مساله حل شود.

  1. رابین هود بازی

انسانها ذاتا  نوع دوستی دارند و دوست دارد به دیگران کمک کنند ولی بعضی از افراد بخاطر اینکه در گذشته خودشان مورد ظلم واقع شده اند و الان به یک جایگاهی رسیده اند و از آن ظلمی که به انها شده است فاصله گرفته اند می خواهند آن گذشته خود را که در دیگران می بینند را درمان کنند. و به همین خاطر می خواهند یکی را نجات دهند در یک رابطه سمی می مانند.

این افراد معمولا جذب کسانی می شوند که در بدبختی به سر می برند، مشکلات زیادی دارند و محتاج کمک هستند و از این طریق تبدیل به یک مددکار اجتماعی می شوند که نه تنها نمی تواند رابطه عاطفی درستی داشته باشد، بلکه در این میان خودش را هم کم کم نابود می کند.

عذاب وجدان و احساس گناه از ترک رابطه اینجا خودشو نشان خواهد داد.

تجویز راه حل :

شما درگیر یک مثلث شده اید به نام کارپمن.

که در این مثلث همیشه یک ظالم، یک مظلوم و یک ناجی وجود دارد و به علت اینکه هیچکسی مسئولیت خود نمی پذیرد و حد و مررز ندارد دایما این افراد تغییر نقش می دهند و این بازی ادامه پیدا می کند.

حد و مرزخود را تعیین کن، مسئولیت زندگی خود را پذیرا باش. در مسئولیت زندگی دیگران دخالت نکن…. تمام

  1. امیدواری واهی به رابطه و شریک عاطفی

هفتمین دلیلی که باعث می شود در  یک رابطه سمی بمانیم امید به اصلاح و بهبود شرایط است. خیلی از ماها در چنین شرایطی چشم به اینده وتغییر رفتار از طرف مقابل داریم. این مورد گاهی خوب و گاهی بد است. آنجایی که شریک عاطفی ما ارزش صبر ردن دارد و یا اول رابطه هستیم این موضوع به ما کمک می کند که بعدا رابطه بهتری را تجربه کنیم.

بد است به این دلیل که مدتهاست که همسر و شریک عاطفی ما همین روند را در پیش گرفته است و نمی خواهد سمی بودن خود را بپذیرد و رفتارش را عوض کند.

تجویز راه حل :

اینکه چقد در این رابطه سمی مانده ایم و الان چه رفتاری می بینیم و چه رفتاری می کنیم مهم است. اگر زمان زیادی از امیدواری شما می گذرد که خبر بدی برایتان داریم و ان هم تمام شدن این رابطه است که بعدا این خبر خوشایند شما خواهد بود.

اگر در اویل رابطه یا اوایل سمی بودن هستید پس صحبت کردن، گوش شنوا بودن، و کمک از دیگران می تواند بهبود دهنده شرایط باشد.

  1. وابستگی به رابطه و شریک عاطفی

خیلی از افراد از روز اول یک ناامنی روانی به نام وابستگی شدید و مهرطلبی دارند و با همین ناامنی، رابطه را شکل می دهند. رفتار این مدل افراد به این شکل است تا می توانند از روی ضعفی که دارند به دیگری محبت می کنند و می خواهند از طریق این محبت و دوست داشتن طرف مقابل را کنترل کنند. ولی نمی دانند که این رفتار سم خالص برای رابطه است.

تجویز راه حل :

ناامنی تان را از طریق مشاور درمان کنید.

  1. ترس از محیط، خانواده، فک و فامیل، رفقا و ترس از آینده و شکست

خیلی از افراد از رابطه ای گکه دارند ناراضی هتند و از طرفیم در جریانند که این رابطه سمی است ولی بخاطر ترس از محیط، خانواده، فک و فامیل، رفقا و ترس از آینده دست به چنین کاری نمی زنند.

وای خونواده ام چی میگه، زشته پیش فک و فامیل، بعضیا ممکنه بهم طعنه بزنند و … همه اینها باعث می شود که ما تو رابطه سمی بمانیم.

گاهی بعضیا فکر می کنند با تمام کردن یک رابطه شکست خورده اند، در صورتیکه تجربه نشان داده است ماندن در یک رابطه یک شکست بزرگ در افق زمانی است.

تجویز راه حل :

تاثیر قضات شدن توسط دیگران را رد نمی کنم و متوجه هستم روی روح و روان تاثیرات منقی می گذارد. اما اگر ما حد و مرز زندگی مان را بریا خودمان و دیگران تعیین کنیم و سفت و سخت هم بهش پایبند باشیم کسی جرات نمی کند وارد حریم شخصی ما شود و اگرم دست از پا خطا کند بشدت باهاش برخورد می کنیم.

10. حس وظیفه شناسی ، وفاداری و یا احساس مسئولیت بیش از حد نسبت به طرف مقابلتان دارید و صرفاً خوشحالی و رضایت طرف مقابل برایتان بسیار اهمیت دارد.

تجویز راه حل :

چشم از پنجره بردار، منجی در ایینه است.

11. نبود عزت نفس

متاسفانه ماندن خیلی از افراد در یک رابطه سمی بخاطر عدم خودارزشی است. خیلی از ماها خودمان را عمیقا دوست نداریم و خود را لایق یک رابطه بهتر نمی دانیم و به همین خاطر انواع بی محلی ها وتحقیرها را در یک رابطه متحمل می شویم تا رابطه پایدار شود.

تجویز راه حل :

شما باید تله نقص و شرم خود را بررسی کنید.

  1. مال و اموال

خب برخی‌اوقات وجود منافع مالی مشترک یا چیزهایی مانند وجود خانه و… باعث می‌شود زوج‌های ناراضی همچنان در کنار هم بمانند. اما باید قبول کرد که مال دنیا را می‌توان تقسیم کرد اما رابطه شکست‌خورده و به بن‌بست رسیده را حتما باید ترک کرد.

تجویز راه حل :

هیچ‌گاه نباید به‌خاطر مسائل مالی، رابطه‌ای را حفظ یا ترک کنیم. اصرار به ماندن در رابطه‌ای مغشوش فقط به‌خاطر منافع مالی مشترک، به‌معنای نادیده گرفتن تمام مشکلاتی است که رابطه را به کلافی سردرگم بدل کرده‌اند.

13. منفعت دلخواه

بعضی از افراد بخاطر منفعتی که مدنظرشون است حاضرند هر نوع تحقیر و بی احترامی را تحمل کنند  و در رابطه سمی می مانند.

همین الان فکر کن ببین چه چیزی در ذهن شما اولویت محسوب می شود: برای بعضیا مسایل مالی مهمه، برای بعضیا هیکل طرف مقابل، برای بعضیا مسایل جنسی مثلا طرف با کیفیت بالا داره سکس رو انجام می دهد و به همین خاطر طرف مقابل حاضره هر هزینه رو متقبل بشود.

14. خشونت

بله، درست خوندین؛ اخیرا در جامعه ما خیلی از افراد خصوصا دختر خانوم های دهه هشتادی از خشونت مرد لذت می برند و حاضرند در قبال آن هر بهایی بپردازند. و به همین جهت در یک رابطه سمی ماندگار می شوند.

مراحل کامل خارج شدن از یک رابطه سمی:

گام اول: مسئولیت پذیری تمام و کمال

گاهی ما در یک رابطه سمی هستیم اما این رابطه چندان مهم نیست و خیلی راحت می شود ان را تمام کرد. مثلا رابطه با همکلاسی تون، با هم باشگاهی

ولی ما اینجا در این مورد  صحبت نمی کنیم هر چند نکات گفته شده هم تو این روابط کاربرد خواهند داشت.

صحبت ما در مورد روابط عمیقی است که در دراز مدت برای ما آسیب زاست. برای تصمیم گیری درست در مورد روابطی که سرنوشت ساز هستند باید کاملا مسئولانه رفتار کنید.

بابت تصمیماتی که در این روابط سرنوشت ساز میگیرید نیازی نیست به کسی توضیح دهید یا توجیه کنید و یا بخواهید تصمیمات خود را برای دیگران اثبات کنید.

شما باید علایم و نشانه های یک رابطه سمی را مدنظر قرار دهید و به خود و تصمیم تان باور داشته باشید و مسئولیت اجرای آن را پذیرا باشید.

گام دوم: ارزشمندی و لیاقت

تعریف شما از لیاقت و ارزشمندی چیه؟ چقد خودتان را لایق روابط خوب می دانید؟ متاسفانه خیلی از افراد زبانی خود را ارزشمند می دانند ولی در عمل این اتفاق نمی افتد چرا که نسبت به خود و توانایی های خود و منحصر به فرد بودنشان در عالم هستی آگاهی ندارند.

دوست صیقلی من در جایی که نیازهای شخصیتی، روحی، روانی و نیازهای عاطفی افراد تامین نمی‌شود عشق نه تنها کافی نیست بلکه اصلا کار نمی کند.. پس تا وقتی که خودتان را ارزشمند و لایق روابط خوب ندانید به هر رابطه ای تن می دهید.

گام سوم: عدم توانایی تغییر دیگران

یکی از مهمترین موضوعات در این جهان همین موضوعه که ماها توانایی تغییر کسی را نداریم.  تغییر اینقدر سخت است که خیلی از افراد در تغییر خود هم ناتوانند. چرا که اگر این توانایی را در تغییر خود داشتند تن به این رابطه سمی نمی دانند.

هیچکسی به حرف ما و به اجبار ما تغییر نخواهد کرد. ما اگر حتی دیگران را اجبار به تغییر کنیم و با تمام توان اینکار را انجام بدهیم باز نگرش و فکر طرف مقابل دست ما نیست.

پس خودتان را گول نزنید که در این رابطه اینقدر می مانم که طرف رو تغییر بدهم. زهی خیال باطل!

امید واهی نداشته باش…

گام چهارم: پذیرش شرایط ناخوشایند☹

خیلی از افراد می خواهند از طریق حرف های انگیزشی زرد به زور حال خودان را خوب نشون بدهند. ما تا شب رو تجربه نکنیم خبری از صبح دل انگیز نخواهد بود. آدمی با انواع مختلفی از حس زندگی می کند و باید پذیرای همه این حس ها باشد. هر رابطه ای دو طرف دارد که وقتی سمی میشود یعنی دو طرف مقصر بوده اند. سهم خودت را پذیرا باش و از حس های ناخوشایند اجتناب نکن. بنابراین اول باید نقش خود در ایجاد شرایط نامناسب فعلی را ببینید و اشتباهات خود را بپذیرید. دوم درصدد رفع اشتباهات خود برآمده باشید. ماها تا اشتباهات خود را نپذیریم و در دنبال رفع و اصلاح آنها نباشیم در هر رابطه ای آن خطاها را تکرا می کنیم.

گام پنجم: قطع کردن تمام راه های ارتباطی

همه ما انسان ها نیاز به روابط مختلفی داریم و مطمئنا همه هم خطاهایی رو انجام می دهیم. الان که می خواهی از یک رابطه سمی بیرون بیایی باید تمام روشهایی که با آن شخص ارتباط داشته ای را قطع کنی.

بعضیا می گویند تلگرام شو دارم که هر از گاهی پروفایل شو چک کنم، بعضیا میگن اینستاگرامشو دارم که پست هاشو ببینم.

بعضیا میگن بخدا شماره تلفن ش از رو گوشیم حذف نمیشه:/

شما قادر نیستید یک ارتباط سمی را فراموش کنید تا زمانی که سطحی از دسترسی را برای خود قرار می دهید. یادآوری مداوم عکس، فیلم و خاطرات مشترک سبب افزایش احتمال ورود مجدد شما به این رابطه میشود.

تنها  یک عکس می‌تواند مسیر سخت جدایی و خودسازی را که تا کنون طی نموده اید بی اثر کند و شما را به نقطه اول برساند. هیچ گونه راه ارتباطی برای خود یا برای طرف مقابل باقی نگذارید. باقی گذاشتن تنها یک راه ارتباطی یعنی برگشت مجدد به باتلاق رابطه.

تجربه نشان داده است که افرادی که رابطه ای را تمام کرده اند بعد از مدتی دوباره سراغ طرف مقابل را میگیرند. اگر می گویی دست خودم نیست بدان که از بی ارزشی و وابستگی رنج می بری..!

گام ششم: پیدا کردن چرایی

هر رابطه ای به یک دلیل خاص شکل میگیرد. هر شخصی که وارد ارتباط با ما می شود دلیل خاص خودش را دارد. چرایی این رابطه سمی را پیدا کن. چرایی رفتارهای اشتباه خود را پیدا کن که این الگوهای اشتباه تکرار شونده را متوجه شوی و بعدِ اصلاح، دیگر تکرار نکنی. شناسایی و سنجش آسیب‌های موجود نوعی مهندسی معکوس است برای داشتن زندگی بهتره در آینده که بتوانید از فرصت‌های پیش روی خود استفاده کنید.

گام هفتم: فرصت باقی مانده را دریاب

بدانید در هر سن، در هر موقعیت و در هر شرایطی فرصت برای دوست داشتن و دوست داشته شدن برای همه افراد وجود دارد. خطاهای شناختی مثل  «از من گذشته …» یا «کی دیگه میاد سراغ من ….»  از جمله خطاهای شناختی هستند که شما را محکوم به ماندن و سوختن و ساختن  می کنند. همیشه برای همه افراد فرصت هست اگر یک رفتار متعادل و معقول داشته باشند.

گام هشتم: سوگواری کنید و به خودتان فرصت تنهایی بدهید

این طبیعی است که بعد از هر رابطه ای، حتی یک رابطه سمی ما احساس تنهایی کنیم و احساس بی کسی و بی پناهی بهمون دست بزند. خیلی از افراد بجای اینکه دلتنگی را همان شب بداند که با گذر زمان و صبر کردن ودادن فرصت تنهایی به خود می تواند به صبح دل انگیز برسد، سریع دنبال یک رابطه دیگه ای هستند تا برای شرایط ناخوشایند فعلی یک مُسِکنی با با یک رابطه جدید ایجاد کنند.

در واقع نوعی پناهندگی عاطفی اجباری به فرد دیگر بلکه شاید بتوانند درد کمتری تجربه کنند. بدین ترتیب  زمینه ساز ایجاد  دو آسیب عمده بر خود می شوند.

۱) در شرایط فعلی که فرد درد سنگینی تحمل می کند نمی تواند انتخاب درستی داشته باشد و مجددا انتخاب دوم نیز اشتباه است.

۲) اگر فرد ایده آل و مناسبی را انتخاب کنید به دلیل  آسیب های درمان نشده توانایی درک شایستگی های این فرد را نخواهید داشت و دوباره خطاهایی  مرتکب می شوید که این شانس و شانس های بعدی خود را یکی پس از دیگری از دست می‌دهید.

بنابراین زمانی را برای درمان خود اختصاص دهید. حتما برای برطرف نمودن نقاط ضعف شخصیتی خود از روانشناس کمک بگیرید.

گام نهم: عدم کنترل دیگران

در نظر بگیرید که هرگز نمی توانید هیچ آدمی را  به هر دلیلی کنترل کنید.  پس از تفکر کنترل گرایی برای کاهش اضطراب خود دست بردارید. تنها کاری که می‌توانید به نحو احسنت کنترل کنید رفتار و منش خودتان است نه دیگری.از خودتان همواره این سوال را بپرسید : من در مواجهه با شرایط متفاوت چگونه میتوانم رفتار کنم که به نفع خودم، انسان های اطراف و جامعه باشد.

گام دهم: جان سخت باشید!

حتی رهایی از بدترین روابط هم سخت است و این ذات انسان است که به دیگران خو کند و به همین دلیل لحظه آخر که تصمیم نهایی را گرفته اید بر شما سخت می گذرد. برای این لحظه سخت باید جان سخت باشید تا بتوانید از این مرحله عبور کنید. این حس ناراحتی و لحظات سخت جزیی از سوگاری است و به خودتان فرصت اشک ریختن و ناراحتی را بدهید. اگر هم اینچنین نیستی که خوش بحالت و می توانی این لحظه را جشن بگیری😊

ولی بهرحال خیلی از روابط سمی، عاشقانه هم هستند ولی سم شون از عشق شون بیشتره و باید برای احترام و محافظت از خود باید آن رابطه سمی را تمام کرد.

نتیجه گیری:

قدم های دهگانه ذکر شده در این مقاله می تواند همچون تابلوی راهنمایی به شما در طی کردن مسیر جدایی با حداقل آسیب کمک کند. سرمایه عاطفی ارزشمند هر فرد  فرصت مغتنمی به نام زندگی است که نباید آن را با مکافات، مصیبت، فحاشی، خیانت و  داستان های ناخوشایند دیگر از دست بدهد. اگر به هر دلیل موجه و قابل قبولی متوجه شدید که آسیب های رابطه قابل جبران نیست به خودتان و طرف مقابل این  فرصت را بدهید که بتوانید از  رابطه ناکارآمد خارج شوید. در واقع اگر دو نفر به بلوغ فکری لازم رسیده باشند می‌توانند بالغانه تصمیم بگیرند که رابطه بعد از این برایشان کارکرد مثبتی نخواهد داشت و فرصت خروج با حداقل آسیب را برای هم برقرار می نمایند.

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://seyqal.com/?p=1947
اشتراک گذاری:
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد چگونه از یک رابطه سمی خارج شویم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.

به کمک نیاز دارید؟ ما آنلاینیم