مادران و پدران سمی
والدین سمی چه کسانی هستند؟ نشانههای والدین سمی چیست؟ نحوه برخورد با پدر و مادر سمی به چه شکل است؟رهایی از والدین سمی چه مراحلی دارد؟
هر پدر و مادری به صرف به دنیا آوردن یا بزرگ کردن یک بچه، شایستگی اطلاق کلمهی پدر یا مادر را ندارد. پدران و مادرانی وجود دارند که فرزندان خود را از کودکی آزار داده، شکنجه کرده یا حتی از نظر جنسی مورد سوءاستفاده قرار دادهاند بهطوریکه باعث آسیبهای دیرپا و غیرقابل جبران روانی و جسمی در فرزند خود شدهاند. در این مقاله از گروه آموزشی صیقل به نشانه های پدر و مادر سمی و راهکارهای مقابله و رهایی با آنها می پردازیم.
ویژگی پدر مادر سمی
در اغلب موارد میبینیم که رفتارهای بیمارگونهی منجر به آزارهای جسمی و روانی و سوءاستفادهی پدر یا مادر از فرزند یا فرزندان خود، از سالهای کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی آنها همچنان ادامه مییابد. من هم مانند بسیاری از روانشناسان معتقدم قطع رابطهی دائم با چنین والد یا والدینی، سالمترین انتخاب و حق مسلم و غیرقابل سرزنش هر فرزندی است. این به صلاح فرد قربانی است که دیگر هرگز سروکارش با چنین والدی نیفتد و حتی نخواهد با او صحبت کند تا بلکه بتواند به مرور سلامت روان خود را به هدست آورد و آسیبهای وارده را تا اندازهای بازسازی کند.
همانطور که همهی ما میدانیم اصولاً والدین چنین رفتار اشتباهی نسبت به فرزندان خود ندارند؛ در این میان دستهای دیگر از والدین هم هستند که به فرزندانشان عشق میورزند و نیتشان در مورد آنها است ولی به دلیل تربیت ناشایست خود آنان در کودکی، اعتماد به نفس و احساس خود کم بینی و نادیده گرفته شدن و سختیها و فراز و نشیبها، امروز به طور ناخودآگاه برای
فرزندان خود تبدیل به والدین سمی شدهاند چراکه به دلیل ضعفها و کمبودهای خود، طریق صحیح تربیت فرزند یا کمک به او را نمیدانند و به گونه ای عمل میکنند که باعث شکاف بین خود و فرزندانشان میشوند. ما به این دسته از والدین، «والدین ناآگاه» میگوییم. در مورد این دسته از والدین ناآگاه و نافرهیخته ما ضرورتاً شگرد قطع ارتباط را توصیه نمیکنیم بلکه روشهای دیگری نیز وجود دارد که میتواند به بهبود روابط فی مابین کمک کند.
متأسفانه بسیاری از این والدین زمانی به غلط بودن عملکرد خود در قبال فرزندانشان پی میبرند که دیگر خیلی دیر شده است.
نشانه های پدر و مادر سمی
- 1. کنترل گری شدید
- ایراد گیری شدید
- سرزنشگر
- پرتوقع و مقایسه گر
- تحقیر کننده
- مایه آبرو ریزی
- پرخاشگر
با پدر و مادر سمی چه کنیم؟
متأسفانه تعداد مادرهایی که به شکلی افراط از فرزندانشان انتقاد یا دائم آنها را تحقیر میکنند بسیار است و با چنین مادرانی با شگرد رویارویی مستقیم یا شگرد پرسش توأم با آرامش میتوان مقابله کرد. باید به آنها به شکل مستقیم و بدون تعارف گفت که رفتار و گفتارشان با فرزندانشان بسیار غلط و آسیب زننده است. درحقیقت برخی از روشهای والدین ـــ به خصوص آن دسته از والدینی که در دستهبندی افراد ستیزهجو، همیشه عصبانی، سلطه جو و رئیس مآب قرار دادیم ـــ در رابطه با فرزندانشان نه تنها به رشد روانی فرزند آسیب میزند بلکه باعث احساس شرمندگی و سرافکندگی آنها نیز میشود.
در چنین فضایی، فرزند مستأصل و درمانده بین دوست داشتن و نداشتن والدین خود، سعی در اصلاح رفتارهای آنان دارد؛ درحالیکه این تغییر و اصلاح در رفتار پدر و مادر اتفاق نمیافتد مگر این که آنان خود مصمم به ایجاد چنین تغییری شوند. در چنین شرایطی شگرد قطع رابطه ولو موقت میتواند در کمرنگ کردن تلخی این رابطه و حل بحران فی مابین مؤثر باشد و چهبسا والدین در این دوران قطع رابطه امکان مرور رفتارهای خود و تأثیر مخرب آن در رابطهیشان را داشته باشند و در اصلاح و تغییر خود بکوشند.
گاه در چنین مواقعی چارهای باقی نمیماند جز قطع ارتباط ولو آن فرد سمی پدر انسان باشد؛ چرا که ادامهی این آسیب و ترس و فشار عصبی در آیندهای نهچندان دور فرد را دچار انواع بیماریهای روحی و جسمی خواهد کرد. سمی بودن والدین به این دلیل است که آنان بسیار اهل غیبت و بدگویی و مداخله و ایجاد مزاحمت برای دیگران؛ یا افرادی هستندکه دائم مشغول دست انداختن اطرافی یا پرحرفی هستند یا از لحاظ اجتماعی منزوی اند.
بازیگر معروف فیلم راکی، سیلوستر استالونه به کرات از مادرش در مصاحبههای خویش یاد کرده است. ظاهراً مادر او که از آن دسته افراد سمی وراج و غیبت کننده است هرجا دوربینهای تلویزیونی را میبیند شروع به بدگویی در مورد همسر سابق پسرش میکند که این بسیار باعث شرمندگی و سرافکندگی این بازیگر مشهور هالیوود است. این هنرمند معروف به سختی تلاش میکند تا مادرش و خصیصههای ناشایستش را بپذیرد و سعی میکند به خود بقبولاند که مادرش همین است و کاریش نمیشود کرد و گاه در مصاحبههای خود با شوخی و خنده، صحبت دربارهی مادرش را عوض میکند و به موضوع دیگری میپردازد.
در تحمل والدینی نظیر مادر سیلوستر استالونه که آسیبهای کمتری دارند میتوان علاوه بر شگرد شوخی و تخلیهی تنفسی، از شگرد پرسش پی درپی توأم با آرامش، شگرد رویارویی مستقیم و شگرد توجه توأم با محبت استفاده کرد.
ولی گاه اگر با والدی مواجه هستید که با لجبازی و اصرار زیاد سعی در نشنیده و نادیده گرفتن شما دارد و به کار خود ادامه میدهد، شگرد تخلیهی عصبی ـ هیجانی شدید و شگرد آینه گو نگی هم میتواند مؤثر باشد. والدینی که در دستهبندیهای افراد دورو و لبخند بر لب و خنجر در پشت یا در گروه آتشهای زیر خاکستر یا افراد سمی از نوع اهل جیم شدن یا سست عنصر یا در گروه دروغگوهای لافزن قرار دارند، از آن دسته والدینی هستند که به سر بردن در کنار آنها بسیار آزارنده است چرا که هیچکس، حتی فرزندانشان نیز نمیتواند به آنها اعتماد کند.
شما انتظارات زیادی از آنان به عنوان والد دارید اما در ازای آنچه باید به شما احساس تلخ بدهند، آنها ذرهی مختصری ارائه میدهند و بدینترتیب باعث سرخوردگی، خشم و درد در شما میشوند. در چنین مواقعی اولویت شما باید به حفظ سلامت روح و روانتان معطوف شود و دیگر کمتر نگران رضایت آنها از خود باشید.
به منظور کنار آمدن با والدی که شما را طرد کرده و باعث تجربهی تلخ حس تنفر و زیادی بودن برای شما شده، شگرد توقف جریان فکر آزاردهنده و همچنین شگرد انتقام تخیلی ـ نیابتی (یا به عبارتی رؤیاپردازی انتقامجویانه) میتواند مرهمی برای حفظ خونسردی و عقلانیت و بند زدن بر ترکهایاحساسات خردشدهی شما باشد.
بگذارید مثالی بیاوریم از کنیا مور دختر شایستهی آمریکا که مادرش در کودکی او را رها کرده بود و این باعث آن فراوان در زندگی او شده بود. کنیا سرانجام پس از سالها یعنی رنج و خرما در دوازدهسالگی موفق به دیدار مادرش شد ولی در کمال ناباوری مادرش
سعی در نادیده گرفتن او کرد، گویی او اصلاً وجود ندارد. در واکنش به چنین عکسالعملی در همان لحظه، کنیا با خود قسم خورد که دیگر هرگز به مادرش اجازه ندهد با رفتارها و بیتوجهیهایش او را شکنجه کند. یعنی جریان فکری را که دائم به او میگفت مادرش او را نمیخواهد و او طرد شده است، در ذهن خود متوقف و مهار کرد تا دیگر این واقعیت تلخ باعث زجر دائم او نباشد.
دستهای دیگر از والدین را داریم که به جای این که نقش والد را ایفا کنند تغییر نقش دادهاند و دوست دارند نقش فرزندان را برای بچههای خود ایفا کنند و مانند بچههایی که نیاز به توجه دارند همواره پرتوقع، مغموم و ناراضی هستند و از فرزندانشان انتظار توجه و برآورده کردن انتظارات پایان ناپذیر خود را دارند.
دستهای دیگر از والدین در گروه افراد خودویرانگر قرار دارند. گروهی دیگر در گروه سست عنصر و نامطمئن قرار میگیرند و گروهی دیگر از والدین هستند که به صورت افراد افسرده همواره احساس بدبختی و تیره روزی میکنند. در این میان فرزند بخت برگشته را میبینیم که مستأصل مانده و سخت در تلاش و تقلا برای نجات و تغییر رفتار والد رواننژند خود است چرا که این والدین در عین سمی بودن بسیار شکننده و حساس هم هستند.
در برخورد با این گروه از والدین من در وهلهی اول شگرد برخورد توأم با مهربانی و توجه را توصیه میکنم؛ که البته گاه این عشق و مهربانی باید به زور به آنها خورانده شود. از جای یکه والدین جای گرفته در این دسته اغلب دچار احساس بدبختی و افسردگی هستند و سطح انرژیشان پایین است، شما باید مراقب باشید مبادا ناخودآگاهانه با آنان همداستان شوید؛ چون گاه ممکن است به خود بیایید و ببینید که یکی از آنان شدهاید.
اگر شروع چنین عاداتی را در خود دیدید شاید به صلاح شما باشد که ولو به طور موقت با آنان قطع ارتباط کنید، نه به این دلیل که از آنان متنفر هستید بلکه به منظور حفظ سلامت روانی خود و تلنگر زدن به آنها به قصد اصلاح خودشان. شما باید مرزهایی بین خود و چنین والدینی ایجاد کنید تا مبادا ناخودآگاهانه شما را به مرداب بدبختی و تیره روزی خود بکشانند. اغلب شگرد قطع رابطه ولو موقت باعث میشود این قبیل پدرها و مادرها به خود بیایند و متوجه وجود مشکل شوند و در رفع آن بکوشند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.